”قهرمانان ملي ” يکبار دگر ( اينباردر مقابل کمره هاي تلويزيوني دنيا ) با شنيدن صداي يک گلوله بطور دسته جمعي ، با کمال شجاعت وشهامت در حاليکه همدگر را زير پا مينمودند ، ” عقب نشيني تکتيکي” نمودند . ديدن اين صحنه به پيمانهء دردناک و غم انگيز بود که حتي کمره هاي تلويزيون از شدت خجالت و شرمساري اول گوشها و سپس چشمان شانرا بستند
جنرالان و قومندانان ملبس با لباس هاي پرزرق وبرق نظامي و مزين با مدالهاونشانهاي غيرت ، قهرماني ، شهامت و..و …. در حاليکه با چهره هاي گل انداخته و شکمهاي برآمده بر مردم مظلوم شهر کابل که از برکت قهرماني هاي همين جنگ آوران ” حماسه آفرين ” بخاطر بقاي حيات شان مجبور به خوردن سبوس و علف گشته ، فخر فروشي ميکردند که ناگهان با فير يک انداخت راکت از جانب سه چهار تا” سروپا کندهء” به اصطلاح مخالفين شديداٌ سراسيمه گشته و خيالات بزرگمنشانه ء اين جنگ آوران شجاع را بيرحمانه پاره نمود و جنگ آوران قهرمان ما را بازهم مجبور به ” عقب نشيني تکتيکي ؟! ” ساخت . باکمال تأسف ، اين بار” عقب نشيني ” ، برعکس جبهات جنگ به کندي صورت پذيرفت که علت آن همانا سنگيني مدالها و نشانها را ميتوان يادآور شد . بايد افزود که موجوديت مهمانان خارجي نيز يکي از عوامل ديررسيدن اين جنگ آوران به موتر هاي ضد گلوله شان بود . کشور سويدن براساس دوستي طولاني و محبت به مردم و کشور افغانستان بخاطر عدم ايجاد ممانعت بيشتر در راه فرار، ببخشيد ” عقب نشيني تکتيکي” اين قهرمانان ، از فرستادن سفير و اعضاي سفارت درين محفل اباء ورزيده بود . کشور سويدن با عدم اشتراک کارمندان سفارتش درين مراسم وحدس امکان وقوع همچو حادثهء نخواست برعکس ادعاي رسمي اداره مهاجرت اش مبني برامنيت و آرامش در کابل خود جبراٌ شاهد عيني بي ثباتي و عدم موجوديت امنيت در آن کشور باشد . سوال اينجاست ، در آن شهرکه جنرالان بخاطر نجات جان شان پا به فرارهستند ، چي کسي امنيت جان آنهايي را تضمين خواهد کرد که از سويدن بدانجا جبراٌ برگشتانده ميشوند ؟
ش . س .