ویژگیهای انقلاب امام حسین(ع)ا
چهار ویژگى انقلاب حسین، (علیهالسلام )ا
هیچ حماسه انسانى در گذشته و حال به اندازه حماسه شهادت حسین، علیهالسلام، در کربلا مورد تحسین و توجه عاطفى قرار نگرفته و جنبه آموزشى نداشته است. این حماسه به عنوان یک رویداد عاطفى و احساسى نقطه عطف مؤثرى در روند عقاید اسلامى شده است. حماسهاى که اگر نبود اسلام نه تنها نمىتوانستبه عنوان یک عقیده ریشه دار و ایمان محکم در باطن مسلمانان جایگیر شود; بلکه در حد یک مذهب کم فروغ و ضعیف در میان انسانها معرفى مىشد. ع
قیام حسین بن على، علیهالسلام، زلزلهاى شگرف بود که توانست پایههاى امت اسلامى را تا دورترین نقطهها به لرزه درآورد، چشمها را بگشاید و وجدانها را علیه هیمنه و اقتدار دروغ و شر ستم پیشگان بیدار کند، همانان که در صددند ظلم و ستم را در اعماق جان انسانها مستولى کنند و ارزشهاى دینى را با عناوین پوشالى از بین ببرند و با تباه کردن حقوق دینداران، انوار ذاتى و جوهرى جذابیت دین را خاموش کنند. ع
حماسه حسینى، انقلاب به تمام معنى کلمه بود چیزى که به هیچ وجه قابل قیاس با دیگر انقلابها نیست، چرا که عظمت آن فراتر از معناى محدود واژگان و بزرگتر از معیارهاى قابل قیاس بشرى است. انقلابى است که به درجاتى بالاتر از حماسه ارتقاء یافت و این حقیقتى است که براى شکل گیرى حماسهها معمولا انسانها فدا مىشوند اما در آفرینش این حماسه نه انسانهاى معمولى که خاندان و اهل بیت پیامبر شرکت داشتند. ع
عاشورا قیامى است که هدفش حفظ کیان امت محمد، صلىاللهعلیهوآله، و مصون داشتن عقاید مسلمانان و حمایت از سنت مقدس رسول اکرم و دور ساختن دست متجاسران از آن است. باید گفت آن کس که انقلاب حسینى را به عنوان حماسه بپذیرد بزرگتر از آن نمىیابد; زیرا حماسهها و انقلابهایى که جهتحرکت تاریخ و امتها را تغییر دادهاند به سبتبزرگى اهداف و امکان تبدیل شدنشان به یک عقیده و یا اصل اعتقادى براى گروه یا گروههایى قابل سنجشاند. با این معیار، انقلاب حسین، علیهالسلام، از زمان پیدایش تا ابدالآباد در نوع خود هم اولین انقلاب تاریخ و هم بىنظیرترین انقلابها در تاریخ انسانیت استبه عبارت دیگر این انقلاب تا جهان باقى است و نوع انسان زنده است جاودانه خواهد ماند چرا که شکل گیرى آن به خاطر انسان بوده است. ه
اگر مىگوییم انقلاب حسینى «نخستین» انقلاب است از آنروست که در چارچوب وقایع جهان اسلام و در تاریخ ادیان آسمانى نخستین انقلابى است که بر مبناى اصول و ارزشهاى عقیدتى به وقوع پیوسته است. ح
اگر مىگوییم «پیشتاز» است از اینروست که نه تنها زمینه را براى روح انقلابى آماده کرده، بلکه خود یک انقلاب روحى است که دلهاى مسلمانان را شیفته و بىقرار خود ساخته و معنى بزرگمنشى و پایمردى انسان مؤمن را در برابر فتنهگرانى که به نام دین رگههاى شرک و بیهودگى را در پیکره عقاید اسلامى تزریق مىکنند; یادآور شده است. ه
انقلاب حسینى، دعوت آشکارى بود براى زدودن این رگهها و تخریب پایههاى گمراهى و ایستادگى در برابر اهداف کسانى که از صراط مستقیمشریعت منحرف شده و با آبروى شریعت و دین بازى مىکردند همانان که بر سر کیان آئین نوظهور اسلام قمار کردند تا بتوانند آن را پیش از رشد و بالندگى به خاک بسپارند. ح
اگر مىگوییم «یگانه» است از اینروست که با تسخیر وجدانهاى مسلمین تاثیرات عقیدتى محکمى بر جاى گذاشت. درست در زمانى که پایههاى حکومتحکام اسلامى و حکومتگران بنام دین به واسطه اعمالشان نیازمند وارد آمدن شوک و ضربهاى کارى بود; قیام شهادت طلبانه حسین، علیهالسلام، همان ضربه کارى بود که تاثیرى برقآسا در آن دوران و دورانهاى بعد گذاشت. صاعقهاى بود که چشمهاى عشق و محبت را در وجدانهاى بیدار نسلهاى بعد جارى خواهد کرد. ت
و بالاخره اگر مىگوییم انقلاب عاشورا انقلابى «جاودانه» است از اینروست که یک انقلاب انسانى به تمام معنى است. از انسان استبراى انسان، این انقلاب با خون پاک حسین گلگون شد و از همین رو در نهاد تمام مسلمین به عنوان نماد کرامت دین شناخته شد و انسان مسلمان توانستشاهد ورق خوردن صفحات جدیدى در روند عقیدهاش باشد، صفحاتى روشن و خالى از تزویر و بردگى و بندگى که کلمات آن با حروفى نورانى نگاشته شده تا ضمیر انسان را به راههاى درستى که باید در آنها حرکت کند رهنمون شود و او را به اوج سلامتى و امنیت که شایسته یک انسان استبرساند. از اینرو [انقلاب حسین] جاودانه است زیرا یک انقلاب اخلاقى است و قانون جدید اخلاق را پى ریزى کرده اس
ت، قانونى که روشنگر راه مبارزه امت اسلامى در تمام سطوح و زمینههاست و به او مىآموزد که چگونه فدا کردن جان و تن در زمانها و مکانهاى پر خطر، آسان است و چگونه مردن، سعادت و زندگى با ظالمان دردآور و سخت است و اینکه مرگ با عزت بهتر از زندگى با ذلت است.ا