مناظره کنندگان : مسوولیت اساسی بعهده اعضای پارلمان(سویدن ) قرار دارد.
این یک مقاله مناظره ای است و دیدگاه نویسندگان را بیان میکند ونه نظر روزنامه را .
مناظره . احزاب سوسیال دموکراتها (S ) ، محیط زیست( MP) ، مرکز( C) و لیبرالها ( L)دریک مبارزه تب الود شان با زمان ، در کاوش ها و تلاشهای شان بخاطر ایجاد نیروی محرکه دموکراتیک وسطی ادامه میدهند تا از انتخابات اضافی ( پارلمانی ) اجتناب صورت گیرد.
روند بطی و تماس های عبور از بلوک ( سیاسی ) مورد انتقاد قرار گرفته است. اما این در واقع، دموکراسی در عمل است و هدف آن بقول های انی لووف (Annie Lööf) و یان بیورکلوند(Jan Björklund) ”یک انتخاب تاریخی” است: به یکبارگی علیه افراط گرایی مقامت نمودن ، حفاظت از جامعه رفاه وبه پا ایستادن بخاطر بشریت است.
به طور موازی، مقامات سویدنی اقداماتی را انجام می دهند که پیامدهای نامطلوب و فاجعه بار برای هزاران تن از کودکان و نوجوانان پناهجو افغان را ببار می آورد. در نهایت، این فعالیت منجر به خودکشی در سویدن و خطر مرگ و زندگی در افغانستان می شود.
آنها به عنوان پناهنده گان جنگ ( به سویدن ) آمدند و در ابتدا با گرمی و اظهار همدردی استقبال شدند.
”اما با گذشت سالها فیصله های رد(دیپورتی) شروع شد و جوانان به سن 18 سالگی رسیدند. آنها از اقامتگاه شان بیرون رانده شدند ، و خانه های فامیلی (familjehem) قابل پرداخت عواید شانرا را از دست دادند. ما و اطفال ما آنها را دوست داریم و آنها ما را . از دست دادن آنها مانند از دست دادن فرزندان خودمان است. بسیاری از جوانان به کشورهای دیگربا قوانین نه چندان سخت فرار می کنند تا از اخراج به خطرات در افغانستان نجات یابند. انجیلا بیریستروم (Ingela Bergström) ، یوانا اوگرین (Joanna Ågren) و برخی از خانواده های داوطلب مینویسند که ” در مدت زمان انتظار برای پاسخ ، آنها در خیمه ها در پاریس، در زیر پل های آلمانی و در اسکله های بلژیکی می خوابند ”
بدینگونه هزاران خانواده سویدنی منشعب شدند. و سویدن یک نیروی کارجذب شده و توجیه شده آینده را که جامعه ما به آنها نیاز دارد، از دست می دهد.
این همه ”زیرنام قانون”، با استدلال های قطعی از نوع ”یک بلی بالاخره یک بلی است ، و یک نی بالاخره یک نی است ” و ”جایی ما باید یک محدودیت زمانی را وضع کنیم ” رخ میدهد. و بدینگونه فرهنگ قدرت و اقتدارادارات ایجاد می شود که استثناات انسانی را غیر ممکن می سازد، به واقعیت های جدید، هم در افغانستان و هم در دوسیه های انفرادی ، با نقض کنوانسیون حقوق کودک و به سایر موافقت نامه های بین المللی بشردوستانه توجه صورت نمیگیرد.
این چگونه میتواند درکشورمارخ دهد که در طول سال ها بسیاری از پناهندگان جنگ را پذیرفته است ؟ در طول جنگ جهانی دوم، 300 هزار پناهنده به سویدن آمدند. بین سال های 1984 و 2003، طبق گزارش (UNHCR ) کمیشنری عالی ملل متحد در امورمهاجرین 458880 نفر برای پناهندگی در سویدن درخواست دادند. بیشتر از یوگسلاوی سابق و همچنین از ایران 40407 نفر و از عراق 49461 نفر بوده است.
فشار در دهه 1990 حداقل مثل امروز بزرگ بود، ما هم نرخ بیکاری و تورم بالا داشتیم که توسط نیروهای افراطی راست گرا مورد استفاده قرار گرفت و سبب تشکیل دموکراسی جدید
( Ny Demokrati) شد. بسیاری از این پناهندگان به کشورهای خود بازگشت نمودند ، در حالی که دیگران در میهن جدید خود باقی ماندند.
انکشافات در افغانستان باید پایه ای برای چگونگی شکل گیری سیاست های پناهندگی امروز ما باشد. در کشور تنها یک جنگ جریان ندارد، بلکه دوجنگ جریان دارد . به گفته رود نوردلند(Rod Nordland) که از سال 2001 بدینسووقایع افغانستان را دنبال کرده است، یکی آن جنگ که تحت رهبری ایالات متحده با طالبان است، دیگری جنگ بین حقیقت و دروغ است.
در جنگ اول ، در تابستان سال گذشته حدود 40 شاگرد مکتب در شهر غزنی در هوا منفجر شدند. سرکها ها و رودخانه ها بااجساد پر شده بودند، در حالی که دو واحد اردوی افغانستان تا مرد آخر از بین رفتند. در جنگ دوم، حکومت افغانستان و فرماندهی امریکا ادعا می کردند که این حادثه هیچ اتفاق نیفتاده و یا اینکه آنقدر هم بد به نظر نمیرسد.
فقط در روز سوم، رئیس جمهور غنی را از حادثه مطلع ساختند. بعدا او خود در محل گفت که طالبان کنترول شهر را بدست گرفته و تقریبا در همه محله های شهر مالیات را جمع آوری و بدست آوردند.
این دو جنگ در افغانستان بالای ما درسویدن تاثیر مستقیم مینماید.
سویدن در جنگ اول با مشاوران خود در تحت رهبری امریكا بدون استراتیژی خود مشاركت می كند. در این جنگ ما سربازان سویدنی را از دست داده ایم. در جنگ دوم، که در برابر حقیقت جریان دارد ، مقامات سویدنی به تمام اتباع خود توصیه میکنند که از تمام سفرها به افغانستان صرف نظر کنند در حالی که مقامات همچنان به فرستادن پناهندگان از جنگ را به مناطقی که احتمالا(به اصطلاح ) امن در افغانستان می نامند، ادامه می دهند.
پژوهشگران موسسه علمی در اوپسالا بنام برنامه کمپیوتری مناقشات (konfliktdataprogram ) در دسمبر سال 2018 اعلام داشتند که مرگبارترین جنگ در جهان در افغانستان جریان دارد و دیگر در سوریه چنین جنگی وجود ندارد . تعداد کشته شدگان در جنگ در سال 2017 به حدود 19000 نفر رسید و در سال 2018 تعداد کشته شدگان در جنگ افغانستان از 20000 تجاوز خواهد نمود. این بلند ترین ارقام است که از سال 1989 بدینسو ذریعه کمپیوتر دریافت شده است.
از بهار 2017، زمانی که هفت نفر در افغانستان کشته شدند و چندین نفر ربوده شدند، کمیته بین المللی صلیب سرخ (ICRC) بازگشت به کشوررا توصیه کرده است. ”اگر من فقط از دیدگاه بشردوستانه ببینم، تصویر ما این است که افغانستان در یک وضعیت بسیار و بسیار دشوار قرار دارد. یواس داکورد(Yves Daccord )، سرمنشی سازمان ملل متحد دربرنامه تلویزیون سویدن Agenda دستور کار( درسال 2017 گفت :
”در هیچ جای افغانستان مناطق امن وجود ندارد. از آن زمان تا حال وضعیت بطور چشمگیر به وخامت گرائیده است.
کمیته سویدن برای افغانستان (SAK) دیدگاه مشابه کمیته بین المللی صلیب در مورد افغانستان دارد. هر دوی آنها بیش از 30 سال تجربه فعالیت در کشور( افغانستان ) دارند.
کمیته سویدن برای افغاستان (SAK ) معتقد است که ”بازگشت خانواده ها، جوانان بدون همراه بالغ و یا طفل با شبکه های اجتماعی ضعیف در افغانستان امروزغیر منطقی است”. پناهندگان جنگ ناامید تحت شکنجه های تدریجی روحی قرار می گیرند، اینها بهمان پیمانه که متناقص اند غیرعقلانی نیز میباشند. این سویدن نیست که ما – و جهان خارج – آنرا می شناسیم.
.اگر اراده سیاسی وجود داشته باشد ما باید و یا میتوانیم کار های بیشتر و بهتر انجام دهیم
این امرکه سیاست فعلی را تغییر بدهد از صلاحیت اداره مهاجرت یا محکمه در امور مهاجرت بالاتر میباشد . عفو عمومی یا توقف دیپورتی ها به تصمیمات جدید در پارلمان سویدن نیاز دارد.
در وضعیت کنونی مسوولیت اساسی بعهده احزاب پارلمانی قرار دارد . اقدامات آنها می تواند نقش تعیین کننده را برای بسیاریها در مساله زندگی و مرگ ایفا نماید.
تا زمانی که ICRC و SAK تمام افغانستان را به عنوان کشور ناامن برای بازگشت تشخیص می دهند ، ضروری است که اخراج ها متوقف شوند.
مسئولیت سنگین بعهده اداره مهاجرت قرار دارد تا یک تحلیل دقیق و عمیق وضعیت در افغانستان را انجام دهد. در این وضعیت مسئولیت اداره است اطلاعات خود را در مورد وضعیت امنیتی در سرتاسر کشورهمیشه تازه و نو بسازد و در صورت رد شدن دوسیه های فردی بطور انتقادی عواقب آن را مورد بررسی قرار دهد. برداشت ما اینست که چنین اقدامی اکنون صورت نمی گیرد .
تجزیه و تحلیل اداره مهاجرت تصویر بسیار کمرنگ و ساده ای از وضعیت جنگ ( در افغانستان ) را میدهد، که عمدتا پیامدهایی برای فرد را نادیده می گیرد.
اداره مهاجرت باید تجزیه و تحلیل خود را از وضعیت امنیتی در افغانستان عمیقترو قویتر بسازد و اطلاعات و مستندات گسترده بین المللی را که به وضوح نشان می دهد که کشور به طور کلی زون ناامن میباشد.
جنگ در افغانستان یک جنگ طولانی است که توسط دخالت خارجی و تضاد های داخلی ایجاد شده است. جنگ افغانستان که به زودی در دهه پنجم خود قرار میگیرد بدون پیروزی وبدون نشانه های از حکومتداری دموکراتیک در کشورادامه دارد. فقط خود افغان ها می توانند صلح پایدار ایجاد کنند..
به همین دلیل یک سیاست پناهندگی واقع بینانه وانساندوستانه برای افغانستان نیز نیاز به یک تفریح ( توقف موقت )انسانی بخاطر اخراج ها دارد تاوقتیکه خود افغانستان حاضر و آماده پذیرش اتباع شان در همکاری با سازمان ملل متحد و جامعه بین المللی گردد .
نویسندگان مقاله مناظره یی:
Pierre Schori سیاستمدار و دیپلومات مشهور سویدن
Birgitta Engblom Danielsson
Maud Edgren Schori
Staffan Engblom
یکتعداد دیگر که زیر مقاله امضا کرده اند خانه های فامیلی بوده که بطور داوطلبانه حمایت نمودند
ترجمه از نسیم سحر
12.01.2019
استاکهولم
اصل مطلب در روزنامه افتون بلادت چاپ سویدن در صفحه مناظره چاپ شده است .
https://www.aftonbladet.se/debatt/a/p6aQaG/stoppa-utvisningarna-till-krigets-afghanistan