انجمن افغانها در سویدن | په سویدن کی دافغانانو ټولنه | Afghanska Föreningen i Sverige

شوراي زنان انجمن افغانها

به پيشواز8 مارچ روز همبستگي بين المللي زنان

فرارسيدن هشتم مارچ ـ روز همبستگي بين المللي زنان را به تمام زنان جهان و بويژه زنان افغان تبريک ميگوييم

Internationella kvinnodagen

Internationella kvinnodagen firar 100 år

پيشينه هشتم مارچ

زنان پيشتاز و فعال اجتماعي در سويدن  

فريده زيرک رئيس انجمن افغانها در سويدن

  

دکتور رحيمه احراري عضو هيئت اجرائيه انجمن

 

راحله آتش عضو هيئت اجرائيه انجمن

 

نورضيا فرين مسوول شوراي زنان در شهر يوتيبوري

خورشيد نور هنر پيشه مشهور افغانستان

 

حميده عبداله هنر پيشه معروف افغانستان

tjej/kvinnokonferens i Göteborg på lördag den 6 Mars2010

 flesta afghanska tjejer

 

فرشته حضرتي گرداننده راديوي زنان

 

      

گزارش از تجليل روز بين المللي زن در شهر يوتيبوري سويدن

زنان پيشتاز انجمن  فرهنگي ميهن در شهر گوتنبرگ سويدن از هشتم مارچ ـ روز همبستگي بين المللي زن تجليل بعمل آوردند

گزارش مفصل تجليل از روز بين المللي زن در شهر يوتيبوري

 بيانيه ديپلوم انجنير نورضيا فرين بمناسبت روز بين المللي زن 

با درود فراوان به شما , بااینکه حضور شما عزیزان را خیر مقدم میگویمیادهانی میکنم که ما در آستانه هشتم مارچ یعنی تقویمیکه تاریخ پر از مباهاتی را برای نیمی از بشریت تحت ستم با کلمه آزادی رقم زد و نیمه پیکر جهان انسانیت را بسوی افق های روشن رهائی از سلطه مرد سالاری رهنمون گشت قرار داریم.سخن بر سر تاریخیست که برای اولین بار با محتوای کاملآ نوینی به گوش جهانیان طنین انداخت و مارش عظیم و ظفرنمون زنان آزادیخواه بخاطر تساوی  حقوق  شان جاده ها و خیابانها های کشور های چون آلمان, اطریش, سویس و دنمارک را به لرزه درآورد.آری دوستان! هشتم مارچ روزهمبستگی بین المللی زن که آغاز رسمی خویشرا از سال 1910 میلادی با رهپیمائی عظیم ( سی هزار نفری) در کشور اطریش به ثبت رساند, بمثابه صفحه جدیدی از تاریخ مطلای جهان انسانیت همیشه در خاطره ها باقیست.بدین مناسبت حلول این تاریخ پر افتخار یعنی هشتم مارچ روزهمبستگی بین المللی زن را به شما مادران, خواهران, همسران و دختران گرامی, عزیز و دوستداشتنی تبریک و تهنیت گفته و صمیمانه ترین شادباش های خویش را به تمام زنان رنجدیده جهان بخصوص زنان زجر کشیده, آن دوشیزگان و بانوانیکه در فضای رعب و خوف باز هم با سر بر افراشته وقامت رسا زندگی پر از ملالت را با تحمل و شکیبائی استقبال نموده و برای نیل به حقوق وآزادی های خویش در برابر هیولای وحشت مقاومت و ایستادگی مینمایند تقدیم میدارم.دوستان! دادن تصویر از زندگی زنان افغان توانائی و شهامت می خواهد زیرا آنچه را که زن داغ دیده افغان متحمل و متقبل میشود حتی بر زبان آوردن وشنیدن آن دشوار است چه رسد بجائیکه آنرا ترسیم نمود. ما در قرن 21 زندگی میکنیم اما تمثیل زندگی زنان کشور را می توان زیستن در قرون اوسطائی به نمایش گذاشت.کسانیکه می خواهند در اینمورد سخن برانند ویا به نوشتاری دست یازند به دشواری های فراوانی مواجه میشوند زیرا نمی دانند از کدام درد, رنج و بدبختی زن محروم جامعه ما حرف برانند,از محروم بودن حقوق ابتدائی, از بیدادگری تبعیض در اجتماع, از سنت های مزخرف و روح و روان کش, از زندگی خرافاتی, از عقب گرائی و خشونت های جنسی, از کدامیک ازین پدیده های شومیکه ?بر روح و روان زن کم سعادت افغان که غبار یاس و نا امیدی  سراسر وجودش را احتوا نمود است باید اضافه نمود که جنگ های  خانمانسوز چندین ساله بر تمام هستی مادی و معنودی مردم و کشور ما بویژه زنان بیدفاع آن چنان تاثیرات منفی و ناگوار را وادار نموده است که جبران و تلافی آن سالهای طولانیی را در برخواهد گرفت. هر گاه قرار باشد تا در مورد هر یک ازین پدیده های شوم و ننگین و نمونه های همگون آن سطوری بنویسیم, بدون تردید کتابهائی را میشود با اسناد موءثق و تصاویر واقعی تدوین نمود که باز هم برای بیان درد و رنج و زندگی مشقت بار زن افغان بسنده و کافی نخواهد بود.یکی از مشکلات عظیمی که در سر راه مبارزات حق طلبانه زنان قرار گرفته ومنشآ تمام رنج های زندگی زن شده است همانا عدم دسترسی زن افغان به کسب علم و دانش است که بصورت تقریبی 90 فیصد زنان کشور ما  به فقر سواد مبتلا اند.زمانیکه انسان سواد کافی نداشته و درک سیاسی اش ضعیف ب
اشد به یقین که از چگونگی حقوق خویش نیزآگاهی ندارد پس چطور میتواند که برای بدست آوردن آن جد و جهد نماید.
بدین ملحوظ یکی از راه هائیکه میتواند بالای این شرایط ناهنجار غلبه حاصل کند و مسلط شود اینست که باید جنبش سواد آموزی در تمام نقاط سرزمین ما تعمیم یابد. آنوقت است که زن با سواد افغان به حقوق خود پی برده و در راه بدست آوردن آن سعی وتلاش میورزد.عقب گرائی و بنیاد گرائی دلیل دیگریست که زنان بی دفاع کشور ما نمی توانند تنفس آزاد داشته باشند.جلو گیری از کسب علم و دانش و رفتن به مدارس, اجازه نیافتن برای کار در ادارات, عدم دسترسی به وسایل پیشرفته تخنیکی, عدم دسترسی بر رسانه ها, راه نیافتن در مسائل کلتوری و فرهنگی و غیره که در رشد افکار, تنویر اذهان و در مجموع ارتقاء سطح آگاهی انسان زیاد ممد واقع میشوند همه وهمه زمینه های عقب مانی را بیشتر میسر ساخته و سد راه پیشرفت و ترقی گردیده اند.یکی از عوامل پیشرفت کشور های متمدن همانا فعالیت های اموراجتماعی, اقتصادی و فرهنگی زنان دوشادوش با مردان بوده است.اما بر عکس در کشور ما بیش از 87% زنان با خشونت های خانوادگی مواجه اند و بخصوص خشونت هائیکه در سال های اخیررخ داده است تآثیرات بسا دردناکی را بر روحیه زنان افغان گذاشته است.زنان ستم دیده افغان با محصور بودن در چهار دیواری خانه از مزایای زندگی بی بهره مانده اند و این همه نابسامانیها زندگی را برای زنان افغان به زندان واقعی مبدل نموده است که نمیدانند چگونه ازآن رهائی یابند.سوال مطرح میشود که آیا زنان افغان آن نیرو واستعدادی را که زنان سایر کشورها درخود نهفته دارند در خویش نمی بینند که یقینا” چنین نیست. بنا” یگانه راه برون رفت ازین مخمصه را انچه در فوق تذکر یافت میبینیم. من به حسن اختتام یادآور میشوم که:دوستان عزیز, خانم های گرانقدر, بیشتر در اجتماع داخل شوید, اجتماعیکه به آواز رسای شما بخوبی گوش میدهد, صدای زجه و خواری مادران و دختران کشور خود را بگوش جهانیان برسانید , هر جائیکه هستید, در هر موءسسهء تعلیمی که درس میخوانید و در هر اداره ایکه کار میکنید حداقل لحظاتی از اوقات فراغت خود را برای رسانیدن صدای زنان هموطن تان تخصیص دهید و آنرا بگوش همکاران خود برسانید تا باشد که این صدا ها و اقدامات عملی مبارزه آزادیخواهی یکجا با هم زمینهء رهائی زنان کشور ما را از قید ظلم و ستم مهیا سازد.هم میهنان عزیز! زندگی خیلی کوتاه است اما آنوقت ارزشمند خواهد بود که ما بعد از خود کارنامه های آزادی و آزادی خواهی را بجا گذاشته و این میراث را به نسل های آینده انتقال دهیم.بیائید عزیزان گرانقدر, تکانهء بخود بدهیم و این پیام را بدیگران انتقال دهم که:همه با هم بسوی آزادی, دموکراسی و عدالت اجتماعی, بخصوص برای کسب آزادی های مدنی و تساوی حقوق برای زنان محروم کشور جنگ زدهء ما افغانستان عزیز دست ها را با هم بفشاریم. 

فرخنده باد هشتم مارچ روز همبستگی بین المللی زن

پیروز باد زنان محروم جامعه ما افغانستان  

 

!فرخنده باد هشتم مارچ ، روزهمبستگي جهانی زن

درجوامع کنونی  و در عصر حاضر روز هشتم مارچ  بنام روز جهانی زن  نام گذاری شده است و همه ساله از این روز درشمار زیادی از کشور های جهان تجلیل به عمل می اید .درجوامع دموکراسی از این روز  به نحو چشمگیر و با هیا هوی بیشتر استقبال میگردد

اما سوال اینجا است که ایا زنان  فقط در همین روز مورد احترام قرار بگیرند و در سه صدو شصت وچهار روز دیگر سال  باید سرکوب گردند ؟اگر چنین نیست  پس چگونه  جهان  فقط  در روز هشتم مارچ  به فکر تجلیل از روز  زن میشوند و در بقیه روز های سال ، هرگونه مظالمی که براین قشر محروم  رواداشته میشود ، هیچ گوش شنوا و چشم بینائی وجود ندارد که علیه این همه مظالم  چیزی بگویند و یا اعتراضی بر زبان بیاورند .از جوامع دموکراسی شروع تا  جوامع که اصلا به هیچ  ایدیا لوژِی و مکاتب سیاسی علاقه ندارند ، حقوق زنها پامال شده و بیشتر به شکل سمبولیک  از این قشر عظیم جامعه انسانی  استفاده میشود .در جوامع غربی و کشور های که شعار دموکراسی را سرمیدهند ، بنام دموکراسی و ازادی  بد ترین  مظالم  بر زنان صورت میگیرد و از ازادی فقط  همان برهنه گشتن و استفاده ازاد جنسی صورت میگیرد  .در جوامع غیر دموکراسی بالخصوص جوامع که دارای ایدیالوژِی افراطی هستند  از زن به عنوان یک برده و یا یک زنده جانی بافاصله دور از انسانیت  برخورد میشود ، و دربرخی جوامع همچون جانوران به فروش میرسند .چندی قبل در تلویزیون بی بی سی  یک خانم ایرانی  از برخورداری ممتاز زنان  از حق و حقوق شان در جامعه فرانسه سخن میگفت . درحالیکه ما میدانیم که در جامعه  ازاد و دموکراسی فرانسه   که برای زنان هر نوع ازادی داده شده است  اما یک زن مسلمان حق ندارد با روسری به دانشگاه  برود و تحصیل نماید .این چگونه امتیاز دادن و ازادی دادن به زنان است که  یک زن میتواند به دلخواه خود برهنه  وارد دانشگاه شود ، اما یک زن دیگر نمیتواند با روسری  وارد دانشگاه شود . درصورتیکه حرکت و عمل هر دو ازادی است ، بنأ اگر این جوامع برای زنان حق و حقوق مساوی قائل اند  و یک زن  اجازه دارد که به دلخواه خود  برهنه وارد اجتماع و دانشگاه ها یا ادارات شود ، چرا یک زن دیگر در همان جامعه حقش سلب  میشود وبرایش اجازه داده نمیشود که به دلخواه خود لباس بپوشد ویا با روسری وارد جامعه ، دانشگاه و یا ادارات گردد.اگر به جوامعی  که شعار مساوات حقوق زنان و مردان را به عنوان یک اصل انسان سرمیدهند نگاه اندازیم  کاملأ درک مینمائیم  که زن ها در همان جوامع نیز محروم تر از مردها اند. و این شعار فقط به خاطر بدست اوردن منافع سیاسی  سر داده میشود والی  تفاوت قابل ملاحظهء دیده میشود.اما ما شاهد بد ترین شرایط برای زنان و نقض حقوق انها در سالی که گذشت در کشور ما افغانستان بودیم .درافغانستان  بعد از سال 2001 میلادی ، حکومت خودرا حامی  دموکراسی دانسته و شعارهای ازادی ، مساوات   و تساوی حقوق زن و مرد را سرداده  و خودرا به اجرای ان پابند میداند  . اما در سال گذشته ، صدها وقایع و خشونت های ننگین و خونین  علیه زنان درافغانستان صورت گرفت که در نتیجه ده ها زن  قربانی و ده های دیگر معیوب و معلول گردیده اند . زنان  در حریم حاکمیت دموکراسی  تحت فشار های مختلف  قرار دارند ،  از نماینده گان پارلمان زن  تا یک زن دهاتی  هیچ کدام  مصئونیت نداشته و به نحوی از سوی  مردان جنگ سالار واسلام تیز  تحت فشار قرار داشته و حقوق شان نقص میگردد. یک نماینده زن ،
اگر تصمیمی را بخواهد بگیرد که  مغایرت با  مفکوره نماینده گان مرد  باشد ، میبینیم که  با انواع نکوهش و تهدید  و دادن فتواهای ضد اسلامی و پامالی عنعنات و فرهنگ ملی افغانستان ، مواجه میشود . اما مردان  آزادانه میتوانند  اراده ها و تصامیم شانرا هرچند که ضد انسانی و اسلامی باشد با اکثریت ارا تصویب نمايند.
نیروهای افراطی  در سرتاسر کشور مخالف موجودیت زنان در امور اجتماعی بوده و حتی  دیده شده است که  با پاشیدن تیزاب  به سر وصورت  دختران مکتب  مانع  رفتن انها به مکاتب شدند .در شهر های مختلف صدها زن  مورد خشونت های خانواده گی قرار میگیرد که بیشتر انان قربانی خشونت ها شده و جان های شانرا ازدست میدهند ویا ناقص و معیوب میگردند.دختران خورد سال و نوجوانان نیز از خشونت مردان  دور نمانده و  از کودک دوساله تا نوجوانان و جوانان به نحوه های گوناگون و بیرحمانه مورد ازار و اذیت های جنسی  مردان  قرار میگیرند  درحالیکه هیچ گونه پرسش و پیگیری از همچون قضایا نه تاکنون صورت گرفته و نه دراینده انتظار آن میرود .  درکشورهاې غيردموکراتيک روز زن  بابرگزاري محافل پرمصرف بخاطر فریب دادن  زنان و منصرف ساختن آنهااز مبارزه برضد ستم هاي اجتماعي و خانوادگي و اتحاد بخاطربدست آوردن  حقوق شان  انجام مي پذيرد . زيرا بدون برداشتن گامهاي عملي جهت اشتراک فعال  و مساويانه زنان  در امورسياسي ، اجتماعي ، اقتصادي و فرهنگي ؛ حل مسئله حقوق زنان امکان ناپذير ميباشد. و بهمين جهت حل مسئله زن با حل دشواريهاي بنيادي جامعه ارتباط ناگسستني دارد و بقول معروف وضعيت زنان در يک جامعه نمايانگروضعيت دموکراسي در آن جامعه ميباشد . و تجليل از روز هشتم مارچ بعنوان روز همبستگي جهاني زنان بخاطربرابري حقوق شان در تمام عرصه هاي زندگي و اشتراک مساويانه وعادلانه شان دوشادوش مردان در تمام شئون زندگي مطرح ميباشد . 

 در فرجام ، هشتم مارچ ـ روزهمبستگي  بين المللي زنان را به تمام زنان ستمديده افغان تبريک و تهنيت ميگويم 

 !فرخنده باد روز همبستگي جهاني زنان  

ب . ع. قاسمي ـ مسوول فرهنگي انجمن افغانها  

نورضيا فرين

انجينير نورضيا فرينمتولد شهر کابل بوده تحصيلات عالی خود را در رشته تخنالوژی نفت وکيميا در اتحاد شوروی سابق با اخذ درجه ماستری(ديپلوم انجينير) شيمی به اتمام رسانيده است.
انجينير نورضيا(فرين) پس از ختم تحصيلات عالی در وزارت معادن و صنايع ايفای وظيفه نموده است. موصوفه بمثابه يکی ازفعالين بخش زنان در امر تساوی حقوق وآزادی های زن مسئو ليتهای بزرگی را در شرايط دشوار کشور انجام داده است.
بعد از تغير اوضاع و شرايط در کشور, وی مجبور به ترک وطن گرديده و از مدت يازده سال بدينسو با فاميل خويش در کشور سويدن زندگی مينمايد.
انجينير نورضيا فرين از جمله ء موءسيسين و مسئول بخش زنان در انجمن افغانهای يو تيبوری, و از آغاز سال 2004 بدينوسو بصفت مسئول بخش زنان انجمن فرهنگی ميهن فعاليت دارد.
علاوتاً موصوفه گرداننده ء سايت انترنيتی انجمن فرهنگی ميهن بوده و مسئوليت تخنيکی راديو ميهن را نيز بعهده دارد.

در مورد فعاليت های بخش زنان انجمن فرهنگی ميهن از طريق سايت ميهن در رويداد های شهر گوتنبرک معلومات را بدست آورده می توانيد.

رئيس شورا ي زنان : راحله آتش

معاون : سيمين آقتاش

عضو شوراي زنان : فريده زيرک

 

فریده زیرک در سال 1337 هجری شمسی درجمالمینه شهر کابل دیده به جهان گشود . پدرش مرحوم مُستوفی محمد عیسی خان جاغوری مامور سابقه دار وزارت مالیه که با همت و زحمتکشی با وصف تعصبات و موانع فراوان خودش را از رُتبه کتابت به مقام مُستوفیت رساند.
فریده زیرک مکتب ابتدائیه حیاتی را در جمالمینه شهر کابل ، قسمتی از دوره متوسطه را در ولسوالی سنگچارک ولایت جوزجان و قسمتی را در مکتب رابعه بلخی کابل خواند
.
وی دوره لیسه را در شهر زیبای میمنه آغاز نموده و در سال 1356 هجری شمسی منحیث شاگرد ممتاز از لیسه ستاره ولایت فاریاب فارغ گردید
.
فریده در دوران تحصیل در لیسه ستاره در کنفرانس های مکتب اشتراک نموده به مناسبت های مختلف ملی و عنعنوی مقاله نوشته و آنرا می خواند که مورد تحسین استادان و اهل معارف واقع شده ، مورد تشویق و تمجید قرار می گرفت.
فریده از آغاز مکتب علاقه فراوان به ادبیات داشته ، زیبا نویسی و حافظ خوانی را از پدرش آموخت. وی بعد از فراغت از مکتب در سال 1356 در امتحان کانکور پوهنتون اشتراک نموده و در انتخاب اولش موفق گردیده و شامل فاکولته ادبیات و علوم بشری پوهنتون کابل شد
.

فریده زیرک در دوران تحصیل در دانشگاه از شاگردان ممتاز صنفش بوده و در سال 1360 از فاکولته ادبیات و علوم بشری ، پوهنتون کابل به درجه عالی فارغ گردید. او بلافا صله به حیث معلم ادبیات دری در لیسه عایشه درانی شهر کابل شامل کار گردیده و مدت نُه سال دران لیسه ایفای وظیفه نمود . سعی و زحمتکشی موصوفه از یک جانب ، لیاقت و ورزیدگی مسلکی اش از جانب دیگر توجه معلمان و شاگردان را به خود جلب نمود. و از جانب مقامات ذیصلاح به حیث معلم ممتاز معرفی گردید.
در سال 1369 که شوهرش دوکتور اسدالله زیرک با استفاده از یک بورس سازمان صحی جهان عازم هند شد، وی نیز با اطفالش مدت دو سال مقیم دهلی گردید. سیر حوادث روزگار وی را نیز مانند دهها هزار هموطنش آوارة دنیای غرب ساخت. یأ س بی وطنی و غربت مهاجرت اگرچه خیلی از انرژی و قدرت انسان را می کاهد ولی فریده نا امید نشده و با وصف نا ملایمات و مسئوولیت های خانه و اطفالش بسرعت کورس زبان سویدنی برای مهاجرین را به پایان رسانیده ابتدا در کاموکس و سپس شامل فولک یونیورستی شد. هنوز سـِه سال از اقامتش نمیگذشت که بحیث معلم در ی در کموننکهشهر کلتوری ستکهلم مقرر شد
.
فریده با عشق و علاقمندی فراوان به تدریس زبان مادری به اطفال و جوانان هموطنش اهتمام ورزیده و هم شاگردانش را منحیث معلم همکار در مضامین دیگر و زبان سویدنی کمک نموده است
.
در سال 2000 بعد از یک ارزیابی طولانی و دقیق شعبات ذیصلاح اداره تحصیلات عالی و مسلکی کشور سویدن موفق به دریافت دیپلوم معلمی در زبان دری گردیده و نامش منحیث اولین معلم مسلکی ”Behörig” زبان دری درج دفاتر رسمی وزارت تحصیلات عالی کشور سویدن گردید
.
فریده زیرک اکنون در مرکززبانهای کمون ستکهلم منحیث معلم زبان مادری دری و معلم همکار ایفای وظیفه می نماید
.
خانم زیرک زن مهربان و صمیمی بوده، قشنگ شعر می خواند . وی با تمام حلقه های فرهنگی افغانی مقیم ستکهلم همکاری بی شائبه نموده است. وی در بخش ادبیات کودک دو داستان از استرید لیند گرین نویسنده معروف سویدنی را به دری ترجمه نموده که یکی آن تا کنون در فصلنامه وزین دُر دری نشر شده است و هم یک داستان افغانی را به سویدی ترجمه نموده و آماده چاپ دارد
.
فریده زیرک در بهار سال 2004 بنا به تقاضا و خواست معززین، بنیانگذاران و اعضای انجمن افغانهای سویدن مقیم
ستکهلم به اتفاق آرأ بحیث ریئس این انجمن انتخاب گردید