یک ژورنالیست سویدنی بنام (یوهانا کارلسون) Johanna Karlsson از روزنامه اکسپرسن ( EXPRESSEN) در مورد فساد اداری در سفارت سویدن در اسلام آباد، صدور ویزه بر مبنای معلومات نادرست، سفر کودکان افغان بدون همراهی والدین شان به سویدن و مفقود شدن آنها گزارش جالبی را تهیه نموده است. گفته میشود یک زن افغان که با خانوادۀ یکی از قومندان های جهادی قرابت دارد و در سویدن زندگی میکند در قسمت تهیه ویزه برای این کودکان نقش داشته است. در ارتباط به همین موضوع یکی از کارمندان بخش مهاجرت در سفارت سویدن در اسلام آباد از کارش اخراج و محاکمه گردیده است.
بقیهء مطلب در زیر:
زنگ خطر: ویزۀ سویدن 20000 دالر ارزش دارد
- کودکان تنها
قبل از ظهر روز شنبه بیست و هشتم فبروری سال 2015 است و یک طیارۀ مسافربری مربوط خطوط هوایی ترکیه (Turkish Airlines) قرار است از کابل پرواز نماید.
در میان مسافران یکی هم احمد امید است او که یک و نیم هفته بعد شش ساله میشود قرار است نخست به استانبول سفر کند و بعد از یک وقفۀ دراز، طیاره را تبدیل نموده و چاشت روز یکشنبه به میدان هوایی (Landvetter) واقع در شهر یوتیبوری ـ سویدن نشست نماید.
طیاره بعدی به روز پنجشنبه مورخ دوازدهم مارچ حرکت میکند. در این طیاره احمد 8 ساله، برادر کوچکش حسیب الله 4 ساله و همچنان فهیم که 8 ساله است نیز قرار دارند. در ویزه های آنها که توسط سفارت سویدن در اسلام آباد صادر گردیده نوشته شده است که آنها به تنهایی و بدون همراهی اعضای بزرگسال خانواده سفر می نمایند و قرار است ده روز بعد به کابل باز گردند. معمولا در ارزیابی های که در مورد پاسپورت های کشور های مختلف جهان صورت میگیرد، افغانستان در آخر فهرستی قرار دارد که بدست آوردن ویزۀ دیگر کشور ها برای اتباع آن دشوار میباشد.
تقاضا نامه های ویزه برای این چهار کودک موافقت نامۀ والدین آنها را با خود ندارد.
- کنفرانس ها
از کودکانی که به سویدن سفر میکنند، بنام ممثلین یا بازیگران تیاتر در کابل، نامبرده شده است. احمد امید، احمد، حسیب الله و فهیم به یک کنفرانس فیمینستی در شهر یوتیبوری دعوت شده اند که توسط یک انجمن کوچک خانوادگی بنام (Biskopsgården) دایر گردیده است. آنها دعوت شده اند تا در کنفرانس مذکور نمایشنامۀ را اجراء نمایند. در عین زمان اشتراک کننده های این کنفرانس باید روی این سوال بیاندیشند که آیا مُدل سویدن میتواند برای تقویت زنان افغان یک راۀ حل باشد؟
در میان اسنادی این کودکان یک نامه وجود دارد که روی ارتباط آنها با تیاتر مهر تایید میگذارد. اما زمانی که من در کابل با کارمندان تیاتر تماس گرفتم معلوم گردید که آنها در مورد مردی که این تصدیق را امضاء نموده است چیزی نمیدانند و او را نمی شناسند.
انجمنی که این کنفرانس را درBiskopsgården راه اندازی نموده است SAF نام دارد که این مخفف اسم سویدنی Svensk Afghansk Foundation یا ”بنیاد سویدن افغانستان” میباشد. من میخواهم که با رییس/سخنگو و اعضای رهبری این انجمن تماس بگیرم و در مورد هنرپیشه های کوچک بیشتر بدانم. من همچنان میخواستم بفهمم که کودکان مذکور بعد از ورود به سویدن به کجا رفته اند. اما این یک کار خیلی دشوار است. من به شماره های مختلف تیلفون، چه سویدنی و چه افغانی زنگ زده، ایمیل، نامه، اس ـ ام ـ اس و پیام های مختلف را از طریق فیسبوک فرستادم ولی جوابی را بدست نیآوردم. لازم به یاد آوری میدانم که ”بنیاد سویدن افغانستان” دارای کدام (لوکال) یا دفتر نیز نمی باشد.
رییس/سخنگو بنیاد سویدن ـ افغانستان یک زن است که قبلاَ از طرف Medborgarskolanبه حیث مسئول انجمن های زنان افغان تعیین گردیده بود.
بنیاد سویدن ـ افغانستان در جریان سال های 2014 و 2015 سه کنفرانس مختلف را در مورد حل مشکلات افغانستان دایر نموده و مجموعاَ 50 افغان به این کنفرانس ها در Biskopsgården دعوت شده اند ـ به همۀ این افراد از طرف همان کارمند سفارت (سویدن) در اسلام آباد ویزه داده شده است که اکنون از کار اخراج گردیده است.
من در شهر یوتیبوری از 20 سویدنی افغان تبار در مورد کنفرانس های سوال میکنم که روی موضوعات صلح و زندگی زنان تشکیل شده است. اما آنها هیچکدام در این مورد چیزی نشنیده اند.
آقای Runar Hellström که رهبری بررسی را در ادارۀ امور مهاجرت به عهده دارد و بنیاد سویدن ـ افغانستان را بررسی نموده است میگوید:
ـ این یک انجمنی است که اصلاَ دارای کدام منابع اقتصادی نمی باشد. چنین به نظر میرسد که کارگزاران این انجمن به عین خانواده تعلق داشته باشند. عکس های که از فعالیت های این بنیاد گرفته شده است در جریان چندین سال تغییری نکرده است. نام های اعضای این بنیاد، ترکیبی است از نام های سویدنی و انگلیسی. باور من اینست که این بنیاد پوششی است برای کار های دیگر، در این بنیاد هیچ فعالیتی صورت نمیگیرد و آنها اصلاَ این توانایی را ندارند تا حتی اقامت یک شخص را هم در سویدن تامین مالی نمایند.
- غذای شب در اسلام آباد
یکی از کارمندان سفارت (سویدن) در اسلام آباد، زنی را از Biskopsgårdenبه خاطر می آورد که با همان دیپلومات (سفارت سویدن) که اکنون از کار اخراج گردیده است، تماس داشت.
ـ آن زن در سال 2014 به اینجا سفر نموده بود. رییس بخش مهاجرت همراه با چند تن از همکاران، آن خانم را به هوتل سرینا برای صرف غذا شب برد. این برای من جالب توجه بود.
بعد از این دعوت خصوصی غذای شب، اسم زن مذکور در چندین تقاضانامه برای ویزه که در سفارت سویدن در اسلام آباد صورت گرفته است، ظاهر میگردد. رییس بخش مهاجرت (در سفارت) سه بار، نومبر 2014، مارچ 2015 و جولای 2015 برای صدور ویزه برای گروه های بزرگی که قرار است برای اشتراک در کنفرانس های که گفته میشود دایر میگردد، موافقت می نماید.
در یکی از موارد یکی از کارمندان دیگر سفارت با صدور ویزه برای افغان ها جهت اشتراک در کنفرانس مخالفت میکند اما رییس بخش مهاجرت مداخله نموده و تصمیم سفارت را تغییر میدهد و در نتیجه به یکبارگی به صدور ویزه برای افراد مذکور موافقت صورت میگیرد.
از بررسی های که توسط ادارۀ مهاجرت صورت گرفته است بر میآید که همان کارمند سفارت که با صدور ویزه مخالفت نموده بود، در مورد عملکرد سفارت به چند تن از افراد بلند پایه در وزارت خارجه و ادارۀ امور مهاجرت هشدار میدهد. او در آغاز مورد سرزنش قرار میگیرد. یکی از آمرین از سفارت (سویدن) در دهلی جدید به اسلام آباد سفر نموده و به او خاطر نشان میسازد که اجازه ندارد تا در غیاب رییس بخش مهاجرت سفارت، در مورد موصوف حرف بزند. اما بعداَ ادارۀ امور مهاجرت درک میکند که شک شخص مذکور همیشه بجا بوده و بررسی که صورت گرفته است نادرست بوده است.
بعد از آن ادارۀ امور مهاجرت در مورد رییس بخش مهاجرت در سفارت (سویدن) در اسلام آباد مظنون میگردد. در این هنگام است که دیگر دایر شدن کنفرانس ها قطع میگردد. خانمی که رییس/سخنگوی بنیاد سویدن ـ افغانستان بود نیز یوتیبوری وBiskopsgården را ترک میگوید (به افغانستان میرود).
به باور اقای Gunnar Fröberg از بخش نظارت ادارۀ امور مهاجرت که همه ویزه های صادر شده به افغان ها توسط همان دیپلومات اخراج شده را بررسی کرده است این یکی از جدی ترین مواردی است که تخطی از قانون میباشد. او میگوید:
ـ کم عمر ترین کودک هنرپیشه متولد سال 2010 میباشد. به عبارت دیگر این یک کودک چهار یا پنج ساله است که قرار است بدون والدین خود و بدون کدام سند (موافقت) از طرف والدین خود، سفر نماید. کودکان نباید بتوانند بدون موافقت والدین شان از سرحد عبور نمایند، این یک قانون و قاعده است که از قاچاق انسان جلوگیری میکند. قاعدتاَ با صدور ویزه برای یک کودک خورد سال هرگز موافقت صورت نمیگیرد.
- دیپلومات اخراج شده
دیپلومات اخراج شده نه از محکمه پول میخواهد، نه ادعای غرامت میکند و نه هم میخواهد حتی کارش را بازیابد.
او میخواهد تا آمرین ادارۀ امور مهاجرت در شبکه انترنیتی داخلی شان نامه را نشر کنند، دال بر این که آنها با اخراج نمودن دیپلومات مذکور اشتباه نموده اند. او به این باور است که هدف یک توطئه پیچیده قرار گرفته است.
در حالی که ادارۀ امور مهاجرت هزاران صفحه مدارک اثباتی را به محکمه تحویل داده است، او شخصاَ یک سند را نیر با خود ندارد.
این کارمند اسبق سفارت سویدن چند هفته قبل نامۀ طویلی را به Stefan Löfven فرستاده است. او در این نامه اش از صدر اعظم سویدن تقاضا نموده تا یک گروۀ غیر جانبدار برای بررسی قضیۀ او تعیین گردد.
او که در یک کشور دیگر اروپایی بزرگ شده است از نژاد پرستی شکوه دارد.
- سیاستمدار در کابل
این دیپلومات در جریان مکالمات طویل تیلفونی به بیگناهی خودش سوگند میخورد. او میگوید رابطه اش را با همان زن سیاستمدار افغان که سخنگوی بنیاد سویدن ـ افغانستان در Biskopsgården میباشد، بخاطر ندارد.
بالاخره زن مذکور را یافت میکنم
معلوم میگردد که زن مذکور وارد سیاست گردیده و با سیاستمدار مشهور افغان احمد ولی مسعود همکاری نزدیک دارد. احمد ولی برادر کوچک قومندان چریکی تاجک، احمد شاه مسعود میباشد که توسط دو مرد بلژیکی طرفدار القاعده در یک حادثۀ انتحاری در سال 2001 به قتل رسید.
زمانی که من زن مذکور را از طریق دفتر احمد ولی مسعود جستجو نمودم، در گام نخست کارمندان دفتر در این مورد نظر نیکی داشتند. آنها با کمال میل میخواستند تا من با او مصاحبه نمایم. آنها چندین شمارۀ تیلفون را نیز برایم فرستادند. اما زمانیکه من خاطرنشان میسازم در کدام مورد میخواهم از زن مذکور سوال کنم، همه چیز تغییر میکند.
سپس یک مردی افغان که در آسترالیا زندگی میکند با من تماس میگیرد. او یکی از اقارب زن مذکور بوده، میگوید شنیده است که من زن مذکور را جستجو میکنم. من توضیح میدهم که آن زن در سویدن برای ارتکاب کدام جرم مظنون شناخته نمیشود. من میخواهم از زن مذکور سوالاتی را طرح کنم زیرا نامبرده شخصی است که تعداد زیادی از افغان ها را (به سویدن) دعوت نموده و آنها توانسته اند ویزه بدست بیآورند. به همین دلیل اکنون یک تن از کارمندان سفارت سویدن در اسلام آباد از کار اخراج شده است.
مرد مذکور از طریق فیسبوک برایم چنین مینویسد ” من فکر نمی کنم که دختر کاکا/ماما من با این موضوعی که تو ادعا میکنی، ارتباط داشته باشد و یا هم این که او بخواهد با کسی در این مورد صحبت نماید”.
سپس مردی مذکور از طریق یک (اپ) برایم زنگ میزند.
ـ این اتهامات خیلی جدی است. من فکر نمی کنم که یک شخص نورمال بخواهد در همچو یک موضوع دخیل گردد. پیشنهاد میکنم که تو اسم دختر کاکا/ماما من را از این موضوع دور نگهداری. پیشنهاد من اینست که تو به تلاش خود برای دست یابی به او خاتمه بدهی.
- آن مرد
به تاریخ 12 مارچ 2015 در داخل آن طیارۀ که سه کودک با آن سفر میکرد یک زن نیز حضور داشت که خودش را مادر دو تن از کودکان، احمد 8 ساله و حسیب الله 4 ساله معرفی مینمود. اما این افراد با هم یکجا تقاضای ویزه نکرده بودند. آنها در تقاضانامه های شان برای ویزه اظهار داشته اند که به تنهایی و بدون اعضای خانواده سفر میکنند.
یکی از کارمندان قبلی سفارت برایم میگوید بدست آوردن ویزه برای والدین و کودکانی که بخواهند یکجا با هم سفر نمایند، به دلیل فرار کردن (برنگشتن شان به افغانستان) دشوار میباشد. زیرا ممکن آنها در سویدن باقی مانده و تقاضای پناهندگی نمایند. به همین دلیل آنها به شکل جداگانه تقاضای ویزه می کنند.
من میخواهم مادر کودکان مذکور را به کمک همان تصدیقی که او از صاحب کارش ارائه نموده و ضمیمۀ تقاضانامۀ او میباشد، جستجو کنم. براساس این تصدیق زن مذکور به حیث ”مدیر اجراییه” در یک کلینیک معتبر اطفال کار مینموده است. اما در کلینیک مذکور هیچکسی در مورد او چیزی نمیداند.
داکتر عبدالله فهیم که کار بخش اجرایی کلینیک مذکور را بپیش میبرد میگوید ” اما اصلاَ چنین پُستی را نداریم”. او میگوید اسمی که در پایین تصدیق مذکور نوشته شده است مربوط یک جراح قلب میباشد که نزد آنها کار میکند ولی امضاء که در پایین سند قرار دارد از او نیست.
ـ این یک سند کاملاَ جعلی است. هیچ کارمند ما این سند را صادر نکرده است. قسمت بالای این نامه با مُدلی که ما از آن استفاده میکنیم مطابقت ندارد. مٌهر آن نیز نادرست بوده و بالاخره ما هرگز از طریق جراح های خود با سفارتخانه ها تماس نمیگیریم.
اما به زن مذکور در سفارت سویدن در اسلام آباد بدون سوالات اضافی از طرف همان کارمند سفارت که اکنون اخراج گردیده است، ویزه داده میشود.
محکمۀ ابتداییه بعد از دو روز کامل و مرور 1200 ورق سند، قضیه را به نفع ادارۀ امور مهاجرت فیصله میکند. به عبارت دیگر با اخراج کارمند سفارت هیچ اشتباهی صورت نگرفته است.
او در مجموع برای 80 تبعۀ افغانستان که نباید حق سفر به کشور های EU را میداشتند، ویزه صادر نموده است. بیشتر از نصف این افراد توسط انجمن سویدن ـ افغانستان دعوت شده اند.
تلخیص و ترجمه از ض.د
منبع
https://www.expressen.se/nyheter/qs/barnen-reste-till-sverige-nu-ar-de-forsvunna/
Afghanska barnen reste till Sverige – nu är de försvunna
En femåring fick handlingar av en svensk diplomat för att ensam flyga från Kabul till en feministisk konferens i Göteborg.
Flera afghanska barn som beviljats visum till Sverige är i dag spårlöst försvunna.
Nu larmar Riksrevisionen om ökad risk för korruption på svenska ambassaders migrationsavdelningar.
– Vi har undersökt vilken kontroll som finns i handläggningen och konstaterar att det finns inga krav alls, säger Riksrevisionens utredare Ann-Marie Skorpen.
Turkish Airlines-planet ska lyfta från Kabul lördag förmiddag den 28 februari 2015. Då har Ahmad Omid en och en halv vecka kvar innan han fyller sex år. Han ska klara ett långt byte i Istanbul för att därefter landa på Landvetter runt söndag lunch.
I hans papper från svenska ambassaden i Islamabad – som hanterar visum för afghaner – står att femåriga Ahmad Omid är ”man, medborgare i Afghanistan”. På sin passbild är han uppklädd i skjorta och kavaj. Huvudhåret är rakat.
Nästa plan går torsdagen den 12 mars. Då ska storebror Ahmad, 8, och lillebror Hassibullah, 4, boarda tillsammans. På samma plan är också Fahim, 8, med. I viseringarna som den svenska ambassaden godkänt står att alla barnen reser ensamma, utan vuxna familjemedlemmar. Det står också att de kommer att återvända till Kabul om tio dagar.
Afghanska pass rankas regelbundet först i undersökningar om vilka medborgarskap som gör det svårast att få visum för att besöka andra länder.
De fyra barnens ansökningar innehåller inga godkännanden från vårdnadshavare. Ändå har en svensk diplomat valt ut just dem för var sin tio dagar lång visering som ger dem tillgång till hela Schengenområdet.
Barnen som landar på Landvetter beskrivs i ambassadens handlingar som barnskådespelare från en stor teater i Kabul. Ahmad Omid, Ahmad, Hassibullah och Fahim är efterfrågade på en feministisk konferens i Göteborg som en liten familjeförening i Biskopsgården säger sig arrangera.
Barnen har bjudits in för att spela upp en teaterpjäs medan konferensdeltagarna funderar på temat:
Kan den svenska modellen vara en lösning för att stärka Afghanistans kvinnor?
Bland handlingarna finns ett brev som ska intyga att barnen tillhör teatern. När jag frågar runt i Kabuls teaterkretsar har ingen hört talas om mannen som undertecknat brevet.
Föreningen i Biskopsgården som ordnar feministisk konferens heter SAF, en förkortning av det svengelska namnet Svensk Afghansk Foundation.