یکمرد 48 ساله (افغان ) همسر خود را پیش چشمان اطفالش چندین بار به ضرب چاقو زد
انگیزه قتل : آن خانم با مرد دیگر دیدار میکرد و میخواست از شوهر خود جدا شود
اکنون رضا ابرهیمی 48 ساله از طرف محکمه (Vänersborgs tingsrätt) به 18 سال زندان و اخراج از سویدن محکوم شده است .
محکمه این مطلب را درنظر نمیگیرد که این قتل را میتوان بعنوان یک قتل ناموسی تثبیت نمود.
اولین زنگ خطر حوالی ساعت 01 شب مورخ 9 جولای به دفتر پولیس رسید . این زنگ یک طفل بود که در آن صدای گریه و فغان بگوش میرسید. لطفا … لطفا پدرم پدرم ، مادر مرا بقتل رساند . لطفا !
پولیس و امبولانس به منزل فرستاده شد و طفل این خانواده بازهم الارم فرستاد که آنها تلاش نمودند تا مانع پدر شوند تا مادر را به ضرب چاقو نزند . وقتی گزمه به اپارتمان واقع ( Mellerud) در منطقه (Dalsland ) میرسد ، خانم 35 ساله جان داده بود .
در ماه نومبر ( 2018) سارنوال اتهامات را علیه مرد 48 ساله مطرح نمود . از جریان صحبت با دوستان ، اقارب ، اظهارات در سند رسمی و اسناد اداره مهاجرت یک تصویری از این خانم را به نمایش میگذاشت که زندگی این خانم مهر فشار ناموسی را بازتاب مینمود. این مرد برعلاوه قتل همسر ، به دو مورد سوء استفاده علیه اطفالش نیز محکوم گردید .
روز سه شنبه فیصله محکمه صادر شد . رضا ابراهیمی به هجده سال زندان و اخراج از سویدن از طرف محکمه (Vänersborgs tingsrätt) محکوم شناخته شد. او برعلاه به پرداخت غرامت به اطفال خود به مبلغ میان 60000 و 77000 کرون محکوم شد و بازگشت او به سویدن ممنوع گردید.
سارنوال ادعا نمود که این قتل ناموسی بودولی به باور محکمه ابتدائیه این را نمیتوان ثابت نمود .
در اینمورد دو عضو هیئت قضایی اختلاف نظر داشتند.
” در حکم محکمه آمده است که ” رضا ابراهیمی به یکبارگی تصمیم میگیرد که (XX) را بقتل برساند و این در نتیجه یک دعوای لفظی صورت گرفت. ازینرو این کاملا ممکن بوده که رضا ابراهیمی انگیزه ناموسی برای قتل او (خانمش ) نداشته است ” .
اما دو عضو هیئت قضایی فکر مینمودند که انگیزه قتل ناموسی موجود بوده است . توماس الوو (Tomas Alvå) قاضی در این دوسیه میگوید که من ویک نفر از هیئت قضایی فکر نمی کردیم که انگیزه قتل ناموسی وجود داشته باشد. این دیدگاه های متفاوت پیامد در قضیه را تغییر نمیداد زیرا در هر حالت جزای آن 18 سال زندان میبود .
تهدید خانواده
چندین شاهد میگویند که وقتی این خانم که بین سالهای 15 الی 16 عمر داشت مجبور شده بود که با رضا ابراهیمی در افغانستان ازدواج نماید . آنها در سال 2016 یکجا با چهار طفل شان در سویدن تقاضای پناهندگی دادند .
اطفال در تحقیقات اظهار میدارند که پدر شان چندین بار خانم خود را با خشونت مرگبار تهدید کرده و اطفال بین آنها می ایستادند تا اورا ( پدر شانرا ) متوقف سازند.
یکی از اطفال در تحقیقات پولیس اظهار نموده بود که ” یکبار او ( پدرش ) یک گیلن بنزین را به خانه آورد و تصمیم داشت تا تمام اپارتمان را حریق نماید و تمام ما را بسوزاند و خودش به افغانستان فرار نماید”
میخواست آزاد زندگی نماید
یکی از دوستان این خانم در تحقیقات پولیس میگوید که ” او ( خانم مقتول ) از طریق آشنایان خود با یکمرد نو آشنا شده وبا او روابط را قایم نموده بود . او میخواست که از شوهرش جدا شود و زندگی ازاد داشته باشد مثل زن های سویدنی.
کنترول رضا بالای همسرش افزایش می یافت و سال گذشته در روز قلب ها برای خانم خود گفته بود که به زودی او را بقتل خواهد رساند. او در تحقیقات پولیس میگوید که او چگونه شماره تیلون خانمش را تبدیل میکرد ، سیم کارت را نابود مینمود و تماس های او را با مردان محدود میساخت . در ارتباط مستقیم به قتل ، اوداخل دستکول خانم خود را می پالد و در آن پوقانه (کوندوم ) را پیدا مینماید.
او همچنان اولاد های خود را به جاسوسی مادر وامیداشت تا آنها با استفاده از تیلفون مادر پیامهای جعلی به مردی روان کنند که فکر مینمود دوست پسر(pojkvän) خانمش باشد .
”میخواست حیثیت خانواده را احیا نماید”
مرد در جریان تحقیقات اولیه از ارتکاب جرم انکار مینمود و میگفت که چیزی از این حادثه را به خاطر ندارد . در معاینات روانی طبی نشان داده شد که او کدام مشکل جدی روانی ندارد .
سارنوال کارین پیدرسن (Carin Pedersen) میگوید که ” به باور من هدف از استفاده از خشونت حفظ و اعاده حیثیت خانواده بوده است . این گفته براساس اطلاعات که از جریان تحقیات دوستان و اشنایان مقتول بدست آمده و همچنان از گزارش رسمی که او از نزد متخصصین در زمینه سفارش داده بود حاصل شده است ” .
خانواده قبلا یک فیصله اخراجی از اداره مهاجرت دریافت نموده بودند . اکنون این اداره اخراج اطفال را به افغانستان متوقف ساخته است. پدر در زندان باقی خواهد ماند تا وقتی که او از سویدن به افغانستان اخراج اجباری گردد.
سارنوال کارین پیدرسن ((Carin Pedersen) ) طی یک ایمیل به روزنامه افتون بلادت مینویسد که تاهنوز وی تصمیم نگرفته است از فیصله شکایت نماید ویا خیر( درخواست تجدید نظر نماید ویا خیر) .
او مینویسد که ” در بسیاری بخش ها محکمه ابتدائیه مظنون را به همان شیوه که من میخواستم مجرم دانسته است . من باید خاطر نشان سازم که محکمه ابتدائیه فکر نمیکند که انگیزه ناموسی مظنون تثبیت گردد و ازینرو او را به جریمه زندان کوتاه تر نسبت به اینکه من پیشنهاد نموده بودم محکوم ساخت . من به زودی تصمیم خواهم گرفت که تجدید نظر این حکم محکمه را نمایم ویا خیر.”
منبع خبر : افتون بلادت
ترجمه از ن س