حقوقدان :بنياد سويدني نوبل بايد برخلاف تحريف جايزه اقدام نمايد

(جايزه صلح نوبل يکي از شش جايزه نوبل و از معتبرترين و باارزش ترين جوايز بين المللي است که همه ساله از طرف کميته نوبل ناروي به برندگان آن به تاريخ 10 دسامبر در روز وفات
الفريد برنارد نوبل ـ بنيادگذارجايزه نوبل ، در اوسلو پايتخت ناروي تفويض ميگردد(اما پنج جايزه ديگر در ستوکهولم اعطا ميگردد ) . پنج عضو اين کميته توسط پارلمان ناروي منصوب مي شوند و تصميم اهداي جايزه صلح نوبل نيز بر عهده اين کميته است. فرد برنده جايزه نوبل علاوه بر يک مدال طلا ،يک لوح افتخار و مبلغ 10 مليون کرون سويدني ( معادل 1.4 مليون دالر امريکايي ) دريافت ميکند. امسال سيماسمر رئيس کميسيون حقوق بشر افغانستان بار ديگر نامزد جايزه صلح نوبل شده است .
امااگر مروري گذرا به فهرست برندگان جايزه صلح نوبل بعد از جنگ دوم جهاني صورت گيرد ،مشاهده ميشود که در بعضي موارد کميته نوبل نه تنها به وصيتنامه الفريد نوبل عمل نکرده بلکه برعکس آن به افرادي اين جايزه معتبر را اعطا نموده است که در جنگ افروزي و کشتار مردم بيگناه سهم داشته اند .آيا بسيارعجيب به نظر نميرسد که سه رئيس جمهور دو کشور مقتدر جهان ( جيمي کارتر ، ميخائيل گرباچوف وبارک اوباما ) که در عقب جنگهاي داخلي و خونريري افغانستان دست داشته اند ، مفتخر به دريافت جوايز صلح نوبل گرديده اند؟ حقوقدان و نويسنده نارويژي فريد ريک هيفر ميهل با نشر کتاب خوب ، چگونگي تفويض جايزه صلح نوبل را توسط ” کميته نارويژي نوبل” زير سوال قرارداده وخواستار استعفاي همه اعضاي اين کميته شده است. مقاله حاضر در شماره مورخ 28 سپتمبر 2010 روزنامه افتون بلادت چاپ سويدن به نشر رسيده است . نسيم سحر).
مناظره کننده : فريدريک هيفرميهل ، 71 ساله ، حقوقدان و نويسنده ، اوسلو
مترجم : نسيم سحر
***
جايزه صلح نوبل يکي از مشهور ترين و پرافتخار ترين جايزه جهاني است . مناظره کننده معتقد است که کميته نارويژي نوبل برخلاف آرزوي الفريد نوبل در قسمت تفويض جايزه عمل ميکند.
حقوقدان : بنياد سويدني نوبل بايد برخلاف تحريف جايزه اقدام نمايد
اين تعجب آور نيست که جايزه صلح نوبل معروف ترين و محبوب ترين جایزه جهاني است. در طول تاريخ ، انسان هميشه اشتياق براي صلح داشته است. اما هرچه بيشتر جايزه رشد نموده ، شهرت يافته و باشکوه و جلال شده ، به همان پيمانه کاري کمتري براي صلح انجام داده است . ايده نوبل درمعرض انهدام قرار دارد ـ جايزه صلح ديگرسعي نميکند که جهان را تغيير دهد. فقط نام باقي مانده : امروز جايزه صلح نوبل در واقع ( بالفعل ) جايزه صلح ستورتينگت ناروي( پارلمان ناروي ) است.
يک آرزوي بزرگ الفريد نوبل اين بود که از مبارزه جنبش صلح حمايت نمايد تا دور باطل ( دايره سياه ) ميان کشور ها قطع شود.
همکاري ، عدالت و قانونگذاري بين المللي ميبايست بي اعتمادي ، افزايش تسليحات و بازي قدرت نظامي را پايان ميداد . اگر جايزه صرف آن طوريکه نوبل آرزو داشت ، تفويض ميشد.
وقتي مسئله مبارزه بخاطرحقوق بين الدول و صلح مطرح ميشود، نوبل دلايل خوبي داشت تا مسووليت تفويض جايزه را بعهده ستورتينگت ناروي ( پارلمان ناروي ) بگذارد. در پايان سده نزده افکار صلح در پارلمان کشور هاي اروپايي در رأس ناروي برجسته بود. نمايندگان مجلس ناروي به عنوان هم پيمانان مطمئن آشکار مي شدند. اما اين اعتماد فلاکتبار بود ، اين نتيجه گيري من پس از مطالعه سه ساله از مفکوره اوليه جايزه است ، وبه آنچه اين جايزه مبدل شده در کتاب ” جايزه صلح نوبل . نوبل واقعاٌ چي ميخواست ” بيان گرديده است.
”The Nobel Peace Prize. What Nobel really wanted”.
هسته مرکزي در تفسيري از يک وصيتنامه موشکافي زبان شناسي و يا حقوقي نيست که چگونه امروزسخنان نوبل خوانده شود. هدف اين است که معلوم گردد که خود نوبل چي ميخواست بدست آورد وقتي او اين سند ( وصيتنامه ) را تنظيم کرد. بسيارشگفت انگيزاست که کميته نوبل اين بارزترين واساسي ترين اصول تفسير وصيتنامه را فراموش کرده است.
بعد از جنگ دوم جهاني ، سياستمداران نارويژي که در آغاز دوستان پيمان دفاعي وسپس وفاداران ناتو بودند تصميم گرفتند که يک جايزه را به دوستان صلح تفويض نمايند . اين يک اشتباه است وبه وضوح غير قانوني از جانب ستورتينگت ( پارلمان ناروي ) که کميته را پناهگاه ساخته براي سياستمداران متقاعد که در تمام فعاليت زندگي شان برخلاف ايده جايزه صلح مبارزه کرده اند . با گذشت زمان معني و مفهوم جايزه آسيب پذير گرديده ، در بدترين حالت آگاهانه تغيير مي يابد.
به تدريج ، کميته نوبل شروع به توزيع جايزه خود براي ” صلح ” کرده و به طور کامل فراموش نمود که نوبل وظيفه سپرده بود تابه ” حاميان صلح ” جايزه تفويض گردد.
اين کلمات مهم واما پنهان شده و فراموش شده دروصيتنامه ، نقطه آغاز براي درک فورمولبندي ( قاعده سازي ) ديگر نوبل پيرامون اينکه این جایزه باید «به کسی داده شود که بهترین یا بیشترین کوشش را در راه برادری ملل یا انحلال با
کاهش ارتشهاي ثابت یا تشکیل و ترغیب کنفراس های صلح کرده باشد” ، ميباشد.
بنابرين وصيتنامه نبايد بطور تحت الفظي ( کلمه به کلمه ) ترجمه شود ، بلکه بايد يک تجزيه وتحليل جامع انجام شود تا کاملاٌ مطمئن گرديد که نوبل چي ميخواست. فعاليت هاي جهاني او، به او اين توانايي را بخشيده بود که به جهان به عنوان يک کل نگاه نمايد وآنچه بهترين ها براي تمام انسانها وکشورها خواهد بود، نظراندازد.
الفريد نوبل شخصاٌ از برتا فون سوتنرـ مبارزصلح اتريشي و همچنين دفترصلح بين المللي حمايت اقتصادي نمود.
امروز کرسي هاي مورد نظر در کميته نوبل از جانب ستورتينگت ( پارلمان ناروي ) به احزاب بر اساس نتايج انتخابات و رياضيات اختصاص داده ميشود. اين کرسي ها به مالکيت احزاب تبديل ميگرددو اشخاص بدون داشتن مهارت سياسي صلح در کميته عضويت پيدا مي نمايند.
اين نقض اعتماد نوبل و وظيفه قانوني ستورتينگت ( پارلمان ناروي ) است که بهترين اعضاي ممکن ( مجلس ) را به کميته نوبل انتخاب نمايد ـ براساس تمايل از بيرون به دستيابي به خلع سلاح توسط جايزه شد.
ستورتينگت (پارلمان ناروي ) بايد براي يک بررسي مستقل از چگونگي توزيع جايزه را ، مانند ان چه ما يکسال قبل درناروي داشتيم آنموقع آشکار شدکه مقامات منتخب خودپرداخت نامنظم و بيش از حد سخاوتمندانه را براي متقاعدين انجام ميدادند، تدارک ببيند.
هردو ، کميته نوبل و سکرتريت آن بايد شايستگي داشته واز صميم قلب بخاطر طرز فکر نوبل براي جايزه مبارزه نمايند. کتاب من به تقاضاي اينکه همه آنها بايد استعفا دهند ، منتهي ميگردد.
علاوه بر ربايندگي سياستمداران ، جايزه صلح نوبل در دهه اخير بطور فزاينده به شرکت تجارتي و منجمله به مساعدت نمودن صادرات صنعتي ناروي تبديل شده است. نياز به درآمد سپونسر( درآمد حمايت کننده ) به توانايي بزرگ جايزه، يعني استقلال و تماميت آن که ذريعه هديه نوبل امکان پذيرگرديده صدمه وارد نموده است
اين يک افتضاي دموکراتيک است با ضميمه فروپاشي اخلاقي و بنياد نوبل سويدن بايد عليه اين ممنوعيت حقوقي مداخله نمايد.
فريدريک اس . هيفرمهل
Fredrik S. Heffermehl
Översättning: Snabböversättarna
اصل مقاله در روزنامه ” افتون بلادت ” چاپ سويدن
http://www.aftonbladet.se/debatt/debattamnen/varlden/article7860464.ab