از دیدګاه (Kammarkollegiet ) اداره ای که وظیفه صدور مجوز ترجمانهای رسمی ( auktoriserar tolkar) را صادر میکند کمبود مترجم به زبان دری یک معضله جدی میباشد. به ګفته نماینده این اداره در تمام سویدن صرف شش مترجم رسمی در زبان دری وجوددارد. توجه تان به مطلب زیر جلب میګردد:
ترجمان ها به زبان دری بلدیت ندارند ـ خطر صدور فیصله های نادرست در مورد تقاضای پناهندگی!
کمبود ترجمان های زبان دری باعث شده است تا به جای آنها از ترجمان های فارسی زبان (ایرانی) استفاده به عمل آید و همین کار در اکثر موارد باعث شده تا موضوع به شکل نادرست ترجمه شود. در سویدن کمبود شدیدی مترجمان دری زبان وجود دارد. بعضاَ چنین اتفاق میافتد که ادارۀ امور مهاجرت برای بررسی تقاضا های پناهجویان از مترجمان ایرانی که به زبان فارسی حرف میزنند استفاده میکند، زبانی که خویشاوند نزدیک (دری) میباشد.
به باور Anders Sundquist سرمشاور حقوقی ادارۀ مشاورتی برای پناهجویان و مهاجران همین موضوع منجر به ایجاد شرایط نا مطمئن برای پناهجویان افغان شده است. زیرا بدین وسیله خطر و یا احتمال ایجاد سوء تفاهم در صبحت با ادارۀ امور مهاجرت وجود دارد.
ـ طوری که ما مشاهده میکنیم در برخی موارد ترجمان و پناهجو مطلب یکدیگر را به شکل کامل درک نمیکنند و با در نظرداشت این مطلب که تعداد پناهجویان افغان خیلی زیاد است پس واضحاَ این یک مشکل بزرگ میباشد.
در جریان دو سال اخیر حدودی 45 هزار پناهجو از افغانستان به سویدن آمده است. یکی از آنها مشعل میباشد که البته نام واقعی او چیزی دیگریست.
او در ماۀ سپتمبر گذشته باید یکی از مهمترین گفتگو ها در زندگیش (مصاحبه اش) را اجرا میکرد، یعنی او باید به ادارۀ امور مهاجرت دلیل فرارش را به سویدن بیان میکرد. ادارۀ امور مهاجرت باید از طریق همین گفتگو ارزیابی میکرد که آیا گفتار او موثق و قابل اعتبار است و آیا او حق دارد در سویدن باقی بماند؟ اما به گفتۀ مشعل این گفتگو با مشکلات روبرو گردید، البته توسط ترجمان.
مشعل میگوید :ـ من به زبان دری حرف میزنم در حالی که او (ترجمان) به فارسی حرف میزد. ما نمیتوانستیم صد فیصد حرف های یکدیگر را بفهمیم.
اما Anders Sundquist در ادارۀ مشاورتی برای پناهجویان و مهاجران به این باور است که این چنین حالات میتواند بالای امکانات بدست آوردن اجازۀ اقامت توسط یک شخص تاثیر بگذارد. او به یک قضیۀ دیگر اشاره میکند که برای یک شخص دری زبان ترجمان فارسی زبان (ایرانی) آورده شده بود. شخص پناهجو در جریان مصاحبه اش از وضعیت تهدید آمیزی که در افغانستان اتفاق افتاده بود و ستره محکمه یا دادگاۀ عالی در آن نقش داشت، یاد کرده بود.
آقای Anders Sundquist میگوید: اما ترجمان نتوانسته بود ستره محکمه را ترجمه نماید بلکه بجای آن گفته بود ”یک خانۀ بلند”. این (ترجمه) شکل تهدیدی را که شخص بیان میکند کاملاَ تغییر میدهد.
هرگاه شخصی بعداَ دریابد که ترجمه درست صورت نگرفته است و بخواهد که این موضوع را اصلاح کند، در آن صورت این ذهنیت خلق میشود که گویا او میخواهد گفته هایش را تغییر بدهد.
مسئول روند بررسی تقاضا نامه ها در ادارۀ امور مهاجرت Magnus Bengsson میگوید : اگر در این قضایا افهام وتفهیم به این حد بد بوده باشد باید ما جریان (مصاحبه) را قطع میکردیم زیرا این موضوع واقعاَ خیلی ناخوشآیند است.
آقای Magnus Bengsson روی این موضوع تاکید میکند که در برخی موارد استفاده از مترجمان فارسی زبان درست میباشد زیرا یک تعداد از افغان ها مدتی زیادی در ایران زندگی کرده اند و به زبان فارسی مسلط میباشند.
ـ ”اما در این حالات (یعنی استفاده از مترجم ایرانی) باید موافقت شخص پناهجو موجود بوده و افهام وتفهیم به خوبی صورت گرفته بتواند. اما هرگاه افهام و تفهیم به خوبی صورت گرفته نتواند در آن صورت باید ما جریان بررسی یا مصاحبه را قطع کنیم و زمانی جدیدی را برای آن تعیین نمائیم.
مشعل شخصی که قبلاَ از او ذکر گردید به درخواست پناهندگی اش جواب رد بدست آورد. او نمیتواند از این فکر رهایی یابد که هرگاه مترجم به جای فارسی به دری حرف میزد ممکن امروز قضیۀ او شکل دیگری میداشت.
ـ وقتی من جواب رد بدست آوردم فکر کردم که این حتماَ ترجمان بوده که اشتباه ترجمه نموده و بالای درخواست پناهندگی ام تاثیر گذاشته.
منبع http://sverigesradio.se/sida/artikel.aspx…
ترجمه از ض.د